بخش قابل توجهی از حجم این سالاد پارسال اگر بود نه اینکه میرفت توی سطل آشغال -سالهاست که دیگر مرتکب این بیتربیتی عظمی نمیشوم؛ اما قسمت کل و بز و میش میشد.
امسال که کمی تا قسمتی بیشتر ترمز بریدهام به این فکر کردهام که شیرابه نساختن از این آبی که به هزار خون دل صیفی میشه میرسه دست من اصلا کافی نیست؛ آنهم وقتی که میتونه خوراک من بشه بلکه اینجوری گوسفندها هم کمتر معذب باشند از اینکه با اشرفشون همسفره شدهاند!
خلاصه اینطوری شد که قسمت سفید هندوانه (که ظاهرا خواص غذایی و درمانی متعددی هم دارد) رنده شد توی سالاد. نکته اینجاست که کِرکِروترین عضو خانواده در بخش کنترل کیفی مزهها آنها را تایید نمود! وی افزود برای سالاد مزهاش از خیار بهتر است!
سس اما خیلی هیجانانگیزتر بود! این یکی را خداوکیلی امتحان کنید: پودر تخمه خربزه طالبی الکشده با کمی نمک و فلفل و سرکه و سیر و آبلیمو چنان سسی مهیا میکند که مایونز برود سر کوچه بوق بزند!! (مرسی الهام از یادآوری این شوخی ساعت خوش سالها بود یادم رفته بود. )
خلاصه که آغا بابت آبیاری این صیفیها زمین زیر پایمان در دشت فلات ایران فرو نِشسته است. جهاد کشاورزی و وزیر نیرو و رییس محیط زیست نیستیم که زورمان به چاههای عمیق ( تنورههای دیو) برسد؛ اما صاحب سفره و سطل آشغالمون که هستیم! نیستیم؟
درباره این سایت